نقش رستم

نقش رستم يكي از مهمترين و زيبا ترين مجموعه اثار باستاني سرزمين هميشه جاويد پارس مي باشد كه اثار مهمي را از دورن عيلام ي.هخامنشي و ساساني درخود نگهداشته است .دردل كوه نيز اثار بسیار عظيمي كنده اند كه شهرياران هخامنشي درانجا اراميده اند اين ارامگاه ها از راست به چپ، قبور منسوب به خشيارشا ، داريوش كبير، اردشير اول و داريوش دوم يم باشند .دراين منطقه اثاري از سه دوره تاريخي ايران .دوره عيلامي 2000 تا 600ق.م. دوران هخامنشي 550تا 330 ق .م و دوران ساساني 224 تا 651 ميلادي برسينه كوهستان حجازي شده است نام منحل يعني نقش رستم نامي نسبتا تازه است و اصولا درزبان پارسي ( نقش ) به معناي حجاري مي ايد و رستم هم بزرگترين قهرمان ملي ايرانيان است و داستانهاي او درشاهنامه ، كه يكي از شاهكارهاي ادبي ايران بلكه جهان مي باشد و سروده فردوسي ،شاعر حماسه سراي ايران درقرن چهارم هجري ،جاويدان شده است . ازاين جهت دربسياري از جايها مردمان محلي نقوش باستاني را كه از اصل و تاريخشان بي اطلاع بوده اند ، به رستم و ديگر قهرمانان اساطيري نسبت مي داده اند .درحقيقت رستم را مي توان با هر كول قهرمان اساطيري يونان همتا دانست .با خواندن كتيبه هاي پهلوي وميخي دراخر قرن هيجده واوايل قرن نوزده ميلادي تاريخ واقعي اين اثار روشن گرديد.هم چنين اكتشافات باستان شناسي دراين ناحيه درسال 1316 شمسي، 1937 ميلادي توسط اريك اف- اشميت وابسته به مركز مطالعات ، تحقيات شرق شناسي دانشگاه شيكاگو شروع گرديد و بعد از او زمانهاي قديم بعنوان يكي از مهمترين مناطق مقدس مورد توجه بوده است . دليل اصي ان موقعيت با شكوه طبيعي انجا است كه كوه و اب و راه دركنار هم واقع شده اند و هرگاه اين سه عامل كنار هم جمع بودند ، محل انها محترم و حتي مقدس شمرده مي شدواز اين رومي توان پنداشت كه اينجا درزمان هخامنشيان بعنوان معتبرترين محل اجراي مراسم تشريفاتي و ديني مورد استفاده بوده است و بخاطر نگهداري قبور شاهان تقدس هم داشته است بعدها ساسانيان كه خود را جانشين هخامنشيان مي دانستند ،تقدس ان محل را ادامه داده اند و دژ محكمي دران محل ساخته اند كه نقوش بسيار مهمي از تاجگذاري و كارهاي مردانه انها را در برداشته و كتيبه هاي بسيار با اهميتي هم درانجا حجازي كرده اند

توصيف اثار تاريخي باقيمانده

1- اثار تاريخي باقي مانده از دوران هخامنشي 330-600 ق.م

دخمه هاي مقابر

عکس : مقبره اردشیر اول

چهار ارامگاه از پادشاهان هخامنشي درقسمت فوقاني صخره كوهستان ،شبيه بهم كنده كاي شده اند .نماي عمومي هر مقبره بطور عموم تجسمي از شكل صليبي را مي نمايد كه چهار شاخه ان با هم متساوي باشند .

 

 

 

 

 

                

            مقبره داریوش دوم                             نجبای اورنگ بر

طول هر يك از مقابر حدود93/22 متر و عرض ان 19 متر مي باشد و بطور تقريب 26 متر پايين تر از قله كوهستان حجازي شده است . شاخه بالايي صليب مزين است به تصوير پادشاه كه كماني بدست دارد (كمان همواره نماد قدرت ايرانيان بوده است و هرودت مي گويد ايرانيان كودكانشان را سه چيز بيشتر از هر چيز ديگر مي اموزند (راستگويي ،كمان وري و شنا)و بر فراز سكوئي سه پله ايستاد ه است و دست ديگر را بحالت احترام به سوي اتش مقدس دراز كرده است .بالاي سر او نقش انسان بالداري است كه فركياني مي باشد و عامه به غلط تصوير اهورامزدا و يا فروهر مي خوانند ، و درگوشه سمت راست فوقاني نقش ماه كه دراساطيير ايراني حامي چهارپايان مفيد بوده است ،ديده مي شود .درشاخه هاي مياني سكو دو رديف از نمايندگان ملل تابعه اي كه اطاعت از حكمراني پارسيان رادرزمان هخامنشيان پذيرفته بوند ،تخت شاهي را بر دستان خويش نگهداشته اند .

يكي از كتيبه هاي ارامگاه كه پشت سرداريوش به فارسي باستان نوشته شده است صريحا به اين نقش اشاره داردومي گويد .

بند 3- داريوش شاه گويد:

… بخواست اهورامزدا اين (است ) كشورهائي كه من جدا از پارس گرفتم . برانها حكمراني كردم … انچه از طرف من به انها گفته شده انرا كردند .قانون من ان (است كه ) ايشان را نگاهداشت :ماد- خوزستان – پارثو- هرات – بلخ – سغد- خوارزم – سيستان – رخج- ثته گوش-قندهار - هند – سكاهاي هوم پرست – سكاي تيز خود – بابل- اشور- عربستان – مصر- ارمنستان – كاپا دوكيه – لوديه – يونان اسيائي – سكاهاي ماوراي دريا- تراكيه ايها – يونانيهايي كه كلاه سپروار دارند – ليبيها – حبشي ها – مكراني ها – كاره ايها .بعد از ان امده است : اگر چنين بيانديشي :چندند ان كشورها كه داريوش شاه دارد ؟ پس به اين نقشها كه اورنگ شاهي را بردست مي برند .انگاه خواهي دانست كه مرد پارسي دردوردستها چه كارها كرده است .

دوازده تن از امرا ،و افسران عالي رتبه دراطراف تخت و يا درپشت سرشاه سوگوارانه و با احترم ايستاده اند و درشاخه پائيني صليب، نقش كاخي را نشان مي دهد كه ستونهايش سه ستون گاودو سر ،درست مانند كاخهاي تخت جمشيد دارد .بدنه تخت با نقوش زيبايي تزيين يافته و پايه هاي ان بشكل پنجه هاي شير مي باشد .

دسته اي از گل نيلوفر ابي (لو توس ) هم درقمست پايين اورنگ دروسط حجازي شده است و دو طرف ان شيرهائي درحال حركت ديده مي شوند درب ورودي مقبره مربع شكل مي باشد كه در دوران باستان درب ورودي قفل مي شده و بوسيله دو تكه سنگ عظيم مهرشده بود .در محفظه داخلي مقابرچهار تا تابوت سنگي درداخل كوه و كنار راهرو باريكي كنده شده است . راهرو داخل مقبره داريوش كبير بطول 72/18 متر و عرض 70/3 متر مي باشد . نه تابوت سنگي متعلق به داريوش كبير ، ملكه و ساير بستگان او مي باشد كه درسه رديف كنار يكديگر كنده شده است .طول ،عمق و عرض هر يك از تابوت هاي سنگي به ترتيب 05/1×05/1×10/2 متر مي باشد و ضخامت هر يك حدودا 5/17 سانتيمتر است . ه ريك از مقادير با تخته سنگ حجيم پشته مانندي پوشيده مي شدند .

مقابر پادشاهان هخامنشي دربالاي كوهستان از سمت راست به چپ رامنسوب به خشيارشا (486تا 466 ق.م ) داريوش كبير (522تا 486.م) اردشير اول (466تا 434 ق.م) و داريوش دوم (424تا404ق.م)مي دانند .همه نماي مشابهي دارند فقط ارامگاه داريوش به اين امتياز مشخص است كه چند كتيبه ميخي درپشت سرشاه و درقسمت راست و چپ درورودي مقبره منقور كنده اند كتيبه ها در حالي كه اصول اعتقادي پادشاه را بيان مي دارندو اهورامزدا راستايش مي كنند و نام كشورهايي را كه درخارج ازايران فتح شده بودند.همراه با خصوصيات اخلاقي و روحي داريوش را خاطرنشان مي سازند . دراينجا قسمتهائي ا زكتيبه بالائي ( Dna )را مي اوريم :بند 1- خداي بزرگ (است )اهورامزدا ،كه اين زمين راافريد ، كه ان اسمان را افريد كه مردم راافريد ،كه شادي مردم را افريد كه داريوش را شاه كرد، يك شاه ازبساري ، يك فرماندر از بسياري .

بند 2- من داريوش شاه بزرگ شاه شاهان ،شاه كشورهايي كه همه گونه مردم دارد ، شاه دراين زمين بزرگ دور و دارز، پسر و يشتاسپ هخامنشي ، پارسي ،پسر پارسي ،اريائي از نژاد اريائي .

بند 4- داريوش شاه گويد : اهورامزدا چون اين كشور را اشفته ديد ، پس انرا به من سپرد .مرا شاه كرد .من شاه ام بخواست اهورامزدا من انرا در جاي خود اوردم .انچه من به (مردم ) سرزمنيها گفتم چنانكه ميل من بود،انرا كردند.

 

كعبه زرتشت

 

روبروي كوهستان ساختمان بسيار زيبا و مكعب شكلي نظر بينندگان را بخود جلب مي نمايد كه دراين دو قرن اخير بنام (كعبه زرتشت ) ناميده شده است زيرا خيال كرده اند كه با ائين زرتشت پيامبر ايران باستان رابطه داشته است . مهارت و دقتي كه دربرش و حجازي سنگهاي حيم سفيد وسياه اين بنا بكار رفته ، استاي هنرمندان و سبك معماري دوران هخامنشي را بخوبي مي نمايد .اين بنا توسط مهاجمين نا اگاه بسختي اسيب ديده ولي درعين حال بعنوان يكي از مهمترين اثار تاريخي ايران مورد توجه مي باشد .

قسمت زيرين بنا توپر ساخته شده اما دربالاي ساختمان اطاقي بااندازه 5/2×5/2 متر وجود دارد كه كاربرد ان مايه بحث بسياري شده است .عده اي انرا اتشكده مي دانند اما محل ان و بي نفوذ بودنش اين فرضيه را مردود مي سازد .گروهي انرا محل نگهداري اسناد و يا حتي جاي نگهداري جسد موميائي شده شاهان مي دانند كه پيش از ساختن ارامگاهشان انجابه امانت گذاشته مي شدند . اما پلكان بلند و سخت اين بنا و محل تنگ ان اين فرضيه را هم مردود مي كند . بهترين تعبير انست كه اين بنا را باري ارامگاه ساخته بودند، ولي بعدكه داريوش بزرگ نوع ارامگاه شاهي را از بناي ساختماني به مقبره درون كوه دراروده شده تغيير داد ، اين بنا را هم براي كارديگري ديگري گذارده بوده اند .

يك پلكان سي پله اي براي اين ساختمان بوده اند كه قسمت فوقاني ان توسط عده اي نااگاه درطول دوران تاريخي ان نابود گرديده است . كتيبه طولاني كه دراطراف ديوار پائيني اين بنا نقش شده است يكي از شاپور يكم ساساني است كه به سه زبان پهلوي ساساني (پارسي ميانه ) ،پهلوي اشكاني و يوناني حك گرديده است و موضوع اصلي ان شرححوادث تاريخي دوران شاپور اول و بخصوص جنگ ايران و رو است كه دران جنگ سه امپراتور رومي ،گرديانوس ،فيليپ عرب و والرين به سختي شكست خوردندو اين اخري پس از اسارت دربيشاپور زنداني گشت (262.م).

كتيبه ديگر درزير كتيبه شاپور اول است و به زبان پهلوي اشكاني و در19 سطراست كه به دستور كرتير موبد موبدان نقش شده است .كرتير ضمن معرفي خود و القابش به شرح خدمتي كه در را انجام داده مي پردازد و ز راه رسيدن به جايگاه موبد بزرگ و داور (قاضي )تمام كشور سرپرستي معبد آناهيتا سخن ميراند

 

آثار باقیمانده از دوران ساسانی (224 تا 651 .م)

بطور کلی دوران ساسانی را می توان دوره بازگشت و باززائی هنری ایران دانست اگر چه این دوره از نظر هنری شکوه و عظمت دوران هخامنشی را ندارد ولی در اهمیت هنرش از دوران هخامنشی کمتر نیست .حجاریهای دوران ساسانی در نقش رستم از قسمت ورودی (سمت راست به چپ) به شرح زیرند.

 

اولین نقش

در جلوی پلکان ورودی یک فضای خالی بزرگ حجاری نشده ای به چشم می خورد که شاید به منظور حجاری حوادث تاریخی اواخر دوران ساسانی تهیه گردیده بوده است ،اما فرصت اتمام آن بدست نیامده است.طول این مجلس 10 متر وارتفاع آن5 متر می باشد و حدود 2 متر بالات راز سطح زمین در مرکز این قسمت حجاری نشده کتیبه بیست سطری به زبان فارسی حک گردیده است که بسیار جدید است و راجع به تقسیم آب مصرفی برای زمینهای مزروعی کنار نقش رستم می باشد و اهمیت تاریخی ندارد.

 

دومین نقش ،تاجگذاری نرسی

تاجگذاری نرسی(294 تا 304 میلادی)

نرسی پسر شاپور یکم و فرمانروای ارمنستان در سال 294 .م بر بهرام سوم پسر بهرام دوم و نوه بهرام اول (یعنی پسر برادرزاده خود) شورید و تاج و تخت ایران را بدست آورد.این نقش صخره ای بسیار مشهور،تاجگذاری نرسی رانشان می دهد.حلقه دیهیم دار شاهی میان او و نقش زنی تاجدار قرارداردو مانند آنست که نرسی آنرا از دست ان بانو می گیرد .بانوی مذکور در سمت راست ایستاده است .موهای مجعدش در بالای تاج کنگره داری آراسته گشته است و لباس بلند و آویزانش با کمربند ی بسته شده و با دکمه ای روی سینه اش و زیر گردنبندی گوهر نشان استوار گریده است .معمولااین نقش را تصویر آناهیتا الهه باروری ،خانواده،نمادآب وآبادانی می دانسته انداما ع. شاپور شهبازی استدلال کرده است که وی شاپور دختک همسر نرسی است زیرا از لحاظ مقام پائین تراز پادشاه نشان داده شده است و چنین امری در مورد الهه بین پادشاه و بانوی تاجدار مردی را باندازه ریزتر نشان داده اند که صورت و سر او به سختی آسیب دیده است ولی احتمالا ولیعهد نرسی یعنی هرمز (دوم) می باشد .پادشاه تاج گوی مانند ی دارد که در سطحی بالاتر از تاج الهه حجاری شده است و این امر برتری شان او را بر بانوی تاجدار می نماید .پادشاه پیراهنی آراسته بر روی شلوار چین دار خود پوشیده است وزینت آلات و تاج و لباس و نوارهای افشان او دراین شاهکار هنری جلوه گر می باشد .در پشت سر شاه بزرگ زاده ای ایستاده است که انگشت سبابه دست راست خود را به رسم آنروز به ادای احترام بالا نگاه داشته است .

 

سومین نقش ،پیروزی بهرام دوم

پیروزی بهرام دوم (274 تا 294 میلادی ) را درحالیکه بر دو دشمن خویش پیروز شده است نشان می دهد .این نقش در دو صحنه یکی بالای دیگری که بوسیله خط باریکی از هم جدا گشته اند حجاری شده است .بهرام سوار بر اسب چهارنعل بسوی دشمنی سواره می تازد و نیزه بلند خود را چنان بر او زده است که نیزه دشمن شکسته شده است .

در پشت سر بهرام سواری آراسته درفشی رابدست گرفته است که میله ای افقی مزین به سه گوی بر فراز آن است و دو طره پارچه ای از آن آویخته است .شاید این همان درفشی باشد که آمیانوس مورخ رومی می گوید: ساسانیان به هنگام حمله برمی افراشتند ورنگ آن سرخ همچون شعله آتش می بوده است . از زیبائی های این نقش ،یکی روکش پارچه ای منگوله دار اسب است و دهانه و لگام آراسته آن ودیگری تیردان بلندی که بر ران راست پادشاه آویخته شده است .در این صحنه نقش یک سرباز رومی هم حجاری کرده اند که بر زمین افتاده و زیر اسب بهرام لگدکوب گشته است.

چهارمین نقش ،پیروزی شاپور اول

پیروزی شاپور اول (239 تا 270 میلادی) بر والرین امپراطور روم را

نشان می دهد.در زمان شاپور یکم سه امپراطور رومی به ایران حمله ور شدند .یکی گردیانوس جوان بودکه در 242 .م کشته شد.دیگری فیلیپ عرب بود که در برابر شاپور ناچار به عجز شد و قبول کرد باج سالیانه بپردازد و سوم والرین بود که در 262 .میلادی با هفتاد هزار سرباز و امیر و سناتور رومی بدست ایرانیان اسیر گشت.شاپور پیروزی خود را در چند نقش (در نقش رستم و بیشاپور) حجاری کرد و هم چنین در کتیبه سه زبانی خود بر دیوار کعبه زرتشت در نقش رستم توصیف نمود.

<< شاپور در این کتیبه می گوید:والرین با سپاهی که مشتمل بر 29 گروه اروپائی بود (وی یکی یکی آنها رانام می برد) و به هفتاد هزار نفر بالغ می شد بجنگ ما آمد .در اطراف الرهاو ادسا جنگ بزرگی بین ما و امپراطور والرین در گرفت .ما امپراطور والرین را با دستها ی خویش اسیر کردیم !فرماندهان نیروی نظامی ،استانداران ،سناتورها و افسران عالی رتبه او را به اسارت گرفتیم و همگی آنها را به ایالات ایران انتقال دادیم >>.

این صحنه پیروزی شاپور از زیباترین نقش برجسته های تاریخی نقش رستم است و از حادثه ایحکایت دارد که مایه سرفرازی ایزانیان می باشد .شاپور با تاج کنگره ای و جامه آارسته سوار بر اسب رو به سمت چپ نقش شده است و در پیش او فیلیپ عرب امپراطور باج گذار رومی زانو خم کرده است (اینکه عامه عقیده دارند این امپراطور زانو زده ،والرین است ،اشتباه است ) پادشاه یک دست خویش را بطرف او دراز کرد ه است تا نشان قبول باج گذاری او باشد .فیلیپ تاج رومی به سر دارد و بالا پوش او بر روی دوشش به اهتزاز در آمده چنانکه گفتی با شتاب دویده است تا پیش پادشاه ایران بزانو د رآید .وی هر دو دست خویش را به حالت بخشش به جلو دراز کرده است .بزرگی و عظمت پادشاه از لباسش ؛ زینت آلات او (گردنبند، دستبند و تاج )، طرز آرایش موهای چین دار و بر شانه ها افتاده اش و نیز دهنه و زین و لگام اسب مغرورش همه نشانی از عظمت اودارد.کنار شاپور امپراطور رومی دیگری ایستاده است که شاپور مچ او را به نشانه اسیر گرفتنش بدست دارد واین امپراطور اسیر والرین می باشد .چنین بنظر می رسد که افراد این نقش کاملا زنده می باشند و این امر مهارت و استادی هنرمندان دوره ساسانی را تایید می نماید.در پشت سر اسب شاه تصویر موبد بزرگ کرتیر دیده می شود که کلاهی بیضی شکل مزین به نشان قیچی به سر دارد و انگشت سبابه دست راست خویش را به نشانه احترام به سوی شاپوردراز کرده است و گردن بند مرواریدی آراسته شد ه بگردن دارد و بالاپوشش با سنجاقی در جلو سینه قفل شده است .در پائین نیم تنه کرتیر،کتیبه او به زبان فارسی میانه در 48 سطر حجاری گردیده که بسیار آسیب دیده است .موضوع این کتیبه مانند سایر کتیبه های دیگر وی در قسمت اول او را معرفی می کند و القابش را باز می گوید و در قسمت دوم معراج او را شرح می دهد.

     

پیروزی هرمز دوم                                            پیروزی شاپور دوم

پنجمین نقش

در زیر مقبره اردشیر اول یک مجلس حجاری با دو نقش دیده می شود.نقش بالایی متعلق به آذرنرسه (؟) یا شاپور ذوالاکتاف(؟) می باشد (379 تا 310 میلادی) این نقش تقریبا بطور کامل از بین رفته است .نقش پایین متعلق به هرمز دوم می باشد .(310 تا 302 میلادی). هرمز دوم نوه شاپور اول ساسانی است .این نقش صحنه پیروزی هرمز را بردشمن او نشان می دهد .

پادشاه چهار نعل بر دشمن خود تاخته واسب دشمن را سرنگون کرده است .

دشمن رومی داران ریشی است که پایین آنرا بریده اند و کلاه خودش مانند خودهای رومی آرایشی تاج مانند دارد.تیردان بلندی در کنار پای راست پادشاه دیده می شود .اسب پادشاه بنحو جالبی با زینت آلات پشمی و منگوله بر روی ران اسب تزئین یافته است .دم اسب به شکل گوئی گره خورده واسب با افسار و یراق زرین تزئین شده است .در پشت سر پادشاه پرچمدار دیده می شود.

 

 

ششمین نقش

در زیر مقبره داریوش دوم و روبروی کعبه زرتشت،نقش حجاری شده ای مربوط به دورن ساسانی نظر بینندگان را بخود جلب می نماید.طول این نقش 6/7 وبلند ی آن 3 متر می باشد .در این نقش یک سوار تاج داری نیزه خود را بر گردن دشمن فرو کرده ا ست .تاریخ و شخصیت این پادشاه فاتح مشخص نیست ولی به عقیده بعضی از دانشمندان این نقش متعلق به شاپور دوم می باشد ،(379-309 میلادی) با این قرینه که تاج او شبیه تاج شاپور بر روی سکه های اوست تایید می شود،نیزه دشمن شکسته شده و اسب او از پشت به زمین نشسته است .

 

هفتمین اثر :چاه آب

در فاصله 50 متری کعبه زرتشت به سمت غرب چاه آب ویا مخزنی به منظور ذخیره آب به شکل یک پنج ضلعی نامنظم در پای کوه کنده شده است که بلندترین ضلعش 20/7 مترو بقیه اضلاعش 5/5 متر طول دارند.شاید بعلت اهمیت منطقه بخصوص در دورن ساسانی ،برای بازدید کنندگانی که به دیدار آثار اینجا می آمده اند و یا برای اسبان آنها مخزن آبی لازم می بوده است و شاید هم این را برای مراسم مذهبی از کوه در آورده اند.

 

هشتمین اثر:نقش بهرام دوم

 

نقش بهرام دوم و خانواده اش که روی یک حجاری قدیمی عیلامی کنده شده است .این قسمت از کوه،نقشی از اوایل هزاره اول و متعلق به فرمانروایان عیلامی داشته است که بعدها با ایجاد نقش بهرام دوم صدمه شدیدی دیده اما از این نقش هنوز دو قسمت مانده است :یکی د رسمت راست که مردی را با لباس بلند و کلاه لبه تیز نشان می دهد و دیگری د رسمت چپ که الهه ای را بر تختی از مار می نماید.نمونه کامل این نوع حجاریها در کورنگون ممسنی بجای مانده است وا ز روی نمونه ها ی باقی ماند ه بخوبی می توان شکل اصلی این نقش از میان رفته را باز شناخت.بهرام دوم ساسانی (274 تا 294 .م) قسمتی از نقش عیلامی را محو نمود و بر جای آن مجلسی حجاری کرد که خودش را ایستاده و در میان یاران و افراد خانواده اش نشان می دهد.

تاج پادشاه مزین به نقش عقاب است که پرنده مخصوص ایزد بهرام ،ایزد پیروزی بود ه است .پادشاه جامه ای بسیار آراسته دارد و دسته شمشیر بلندی را به نشانه قدرت با دو دست گرفته است .در سمت چپ نقش بهرام ،نیم تنه سه شخصیت مهم در حالیکه به بهرام می نگرند نقش گردیده .نزدیکترین نقش به پادشاه ،ملکه بهرام دوم (شاپور دختک) است.دو نقش دیگر که کلاه های آنان با سر گاو و پلنگ تزئین یافته ،احتمالا شاهزادگسان ساسانی می باشند.نفر چهارمی بدون ریش است وانگشت سبابه دست راست خویش را به ادای احترام به بهرام بالا برده .تصویر او با گردنبند آراسته و کلاهی که نشان قیچی بر روی آنست ،وی را بعنوان کرتیر موبد بزرگ دوره بهرام مشخص می کند .نفر پنجم که باموها ی پرپشت اما بدون کلاه و با ریش بلند و آراسته نشان داده شده است،دستش را به ادای احترام بلند نکرده (نرسی )عموی بهرام دوم می باشد .در سمت راست پادشاه نقش بزرگانی که انگشت ها ی خود را به علامت احترام بالا نگاه داشته اند دیده می شود.در بالای این نقش در قله کوه ستونی استوانه ای از سنگ کوه تراشیده اند که احتمالا بر آن آتش می افروخته اند تا توسط آن پیام برسانند ویا مسافران را به محل راهنمایی کنند.

 

نهمین نقش

 

آخرین نقش ،تاجگذاری اردشیر اول بنیادگذار دولت ساسانی را نشان می دهد(224 تا 239 میلادی) در این نقش پادشاه و اهورامزدا هر دو بر اسبهای کوچکی سوارند و اردشیر با یک دست اورنگ شاهی را از اهورامزدا در یافت می دارد وبا دست دیگر بدو ادای احترام می کند .زیر پای اسب اردشیر پیکراردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی نگونسار افتاده است وزیر پای اسب اهورامزدا هم به قرینه ،هیکل مردی زشت رو که موهایش همچون ما راست و مظهراهریمن ،سرچشمه خباثتها می با شد،لگد مال شده است .بر روی سینه های اسب پادشاه و اهورامزدا دو کتیبه هر یک به سه زبان یونانی ،پهلوی اشکانی و ساسانی نقش شده است .ترجمه متن فارسی میانه حک شده بر سینه اسب اردشیر چنین است:

"این است پیکر مزدا پرست ،خداوندگار اردشیر،شاهان شاه ایران که چهر از ایزدان دارد،فرزند خدایگان پاپک شاه".

متنی که بر سینه اسب اهورامزدا حجاری شده ،به فارسی چنین ترجمه می شود :"این پیکر از ایزد اهورامزدا است "در پشت سر شاه یکی زا سرداران بزر گ ایران به صورت نیم رخ با نشان ویژه بر روی کلاهش (غنچه گل) در حالی که با دست راست مگس پرانی را بر بالای سر اردشیر گرفته است به طرز با شکوهی حجاری گشته است .  

نقش دو چهار طاقی کوچک

در حدود 150 متری این نقش تاجگذاری اردشیر،شبیه دو چهارطاقی کوچک از سنگ کوه بر کنا رراه تراشیده اند که بر فراز آنها گودی بزرگی یافت می شود و از این جهت قبلا آنها را آنشدان می دانسته اند اما امروز معتقدند که استودان یا جای نهادن استخوانهای پاک شده دو تن از بزرگان ساسانی بوده است .

 

استودان ها

در فاصله 300 متر ی این دو چهار طاقی بطرف شمال در محلی که امروز بنام حرم شاهزاده اسماعیل (ع) معروف است در دامنه پایین کوهستان حفره های مکعب شکلی د رسینه کوهستان در آورده اند که اصلا برای نهادن استخوان مردگان پرداخته شده بوده اند و بهمین جهت هم بنام استودان معروف می باشند.بعضی از آنها هم کتیبه دارند و همه به سده هفتم و یا هشتم میلادی وتعلق دارند .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  ,